پرسونال برندینگ چیست؟ فرآیند ساخت برند
پرسونال برندینگ چیست؟ فرآیند ساخت برند چگونه است؟برندینگ شخصی چیست؟ بیشتر مردم در مورد تمایل به ارتقا و ایجاد برندینگ شخصی صحبت میکنند. آیا تا به حال نام خود را در گوگل جستجو کرده اید؟ آیا در رسانه های اجتماعی و خبری از شما اسمی آورده شده است؟ آیا به این موضوع که چند درصد از مخاطبان هدفتان، با شما و اسم برندتان آشنا هستند، تحقیق کرده اید؟ آیا تا به حال در مورد آمار جستجوی اسم یا برند شخصی خود در گوگل تحقیق کرده اید؟
پرسونال برندینگ چیست؟
پرسونال برندینگ یک مفهوم جدید در ارتباط با استراتژی های مارکتینگ است که به این موضوع که یک فرد خود را به بازار بشناساند اشاره دارد .
پرسونال برندینگ ، تصویری است که مردم از شما میبینند این برمیگردد به این موضوع که چگونه خودتان را تبلیغ میکنید در واقع پرسونال برندینگ ، یک ترکیب منحصر به فرد از مهارت ها، تجارب و شخصیتی است که میخواهید دنیا شما را با آن بشناسند و نحوه ی ارائه ی آن به دنیا میباشد. به طور کلی میتوان گفت داستانی از شما است که نحوه ی رفتار، گفتار و برخورد شما میباشد.
از نام تجاری یا برند شخصی به این منظور استفاده میشود که خود را از دیگران متمایز کنید. نام تجاری یا برند شخصی یک رویکرد فردی است و هر کسی در جامعه میتواند یک برند شخصی داشته باشد صرف نظر از سن و موقعیت و یا کسب و کار فرد. اگر فرآیند پرسونال برندینگ به درستی اجرا و پیاده سازی شود هر فردی میتواند یک برند قدرتمندی داشته باشد.
در گذشته برندینگ تنها در داشتن کارت ویزیت خلاصه میشد. اما امروزه با پیشرفت تکنولوژی و افزایش گرایش به رفتارهای آنلاین، این موضوع بسیار پیچیده تر شده است. پیدا کردن مخاطبان مورد نظر و برقراری ارتباط با آنها و ایجاد ارزش متناسب با گرایش های رفتاری و اجتماعی آنها مبحث بسیار مهمی است که تمامی این موارد و اجرای آن به نحو احسن، را برندینگ گویند.
چرا شما به برندینگ شخصی نیاز دارید؟
پرسونال برندینگ، یک موضوع حیاتی برای اجرای یک کار حرفهای میباشد. و روشی برای ایجاد این فرصت است که از راه و روشی که شما دوست دارید دیده شوید به جای استفاده از روش های شانسی و دلخواهی که ممکن است نتیجه ی مورد نظر شما را نداشته باشد.
این موضوع یک فرصت مناسب برای برجسته کردن نقاط قوت و انگیزههای شما است که میتواند به ایجاد این باور در مخاطب که شما بهترین هستید کمک کند این مطلب که میدانند که شما را میشناسند و اسم شما را شنیدهاند باعث ایجاد احساس بهتری در مخاطب میشود حتی برای افراد عادی که هیچ وقت به صورت شخصی با برند شما ارتباطی نداشتهاند، این اعتماد شکل میگیرد. در زمان انتخابات ممکن است با این موضوع مواجه شده باشید که کسی را نمیشناسید صرفا به خاطر اینکه اسم یک فرد را بیشتر شنیده اید انتخاب میکنید
. برخلاف این مطلب که به بررسی دیدگاه های افراد پرداخته شود رای دهندگان به کسانی که بیشتر به رسمیت میشناسند رای میدهند نه دیدگاهشان! جای تعجب ندارد که افراد با برند شخصی قوی در رقابت های سیاسی و انتخاباتی، صرف نظر از دیدگاه هایشان ، برنده خواهند شد. علی رغم نظرات در مورد دونالد ترامپ به عنوان رئیس جمهور، نمیتوان منکر برند قویی که ساخته است، شد. که این امر باعث تشویق بسیاری از رای دهندگان برای رای دادن به او شد.
این موضوع در کشور ما نیز به چشم میخورد برای مواردی همانند شورای شهر یا نمایندگی یک شهر. ممکن است آن فرد کاندید در یک زمینه همانند ورزش برند قوی ساخته باشد. (پرسونال برندینگ چیست؟ فرآیند ساخت برند)
روش های بهبود برند شخصی
نام تجاری شخصی یک روند برنامه ریزی شده است که در آن تلاش میکنند تا خود را به بازار عرضه کنند. پرسونال برندینگ یک فرآیند سه مرحله ای است
مرحله اول ایجاد یک هویت و نام تجاری است .
مرحله دوم شامل جایگاه یابی است که شامل توسعه ی موقعیت تجاری با گسترش ارتباطات فعال با مخاطبان است این موقعیت یا هویت از طریق مدیریت رفتارها ، ارتباطات و نمادها شکل میگیرد.
مرحله سوم، شامل ارزیابی تصویر برند و میزان دستیابی به اهداف حرفه ای و شخصی میباشد.

1-ساخت هویت برند (داستان برند)
برند شخصی معمولا با ایجاد فهرستی از ویژگی ها، باورها، ارزش ها، انگیزه ها و تجربیات همراه است که مردم با این موارد خود را توصیف میکنند. بزرگان دنیای مارکتینگ معتقدند که کسانی که برند های شخصی خود را طراحی میکنند باید به نحوی بر روی وجه تمایز خود کار کنند که این وجه تمایز برای مخاطب ارزش ایجاد کند نه هر تمایزی. نیازهای بازار هدف را بررسی کرده و براساس آن وجه تمایز مناسبی نسبت به رقبا طراحی کنید. که این موضوع نیاز به شناخت و آنالیز رقبا و همچنین شناخت مخاطبان هدف دارد.
مشخص کنید که شما چه ویژگی هایی دارید و چه ویژگی هایی ندارید.
اولین گام در ساختن داستان برند، مشخص کردن این موضوع که شما کی هستید؛ چه چیزی شما را منحصر به فرد میسازد؟ چه چیزهایی برای شما رزش است؟ چه اهدافی دارید؟چه داستانی در ارتباط با شما وجود دارد که دوست دارید دیگران بدانند؟ دوست دارید این داستان ها به چه نحوی بیان شود؟ در واقع این بخش پیدا کردن چرایی شخص است. زمان گذاشتن برای این موضوع بسیار اهمیت دارد و اگر این مرحله بدرستی اجرا شود همواره یک چشم انداز روشنی از آنچه میخواهید باشید و مقایسه ی آن با شرایط اکنون خواهید داشت و باعث میشود که از مسیر خارج نشوید.
در ادامه جدول نمونه برای پر کردن مراحل ابتدایی یافتن چرایی پرسونال برندینگ آورده شده است.
Personal branding Templete |
|
هدف اصلی شما چیست؟چه کاری انجام میدهید که خیلی عادی به نظر میرسد؟ چه چیز را خیلی دوست دارد که وقتی آن را انجام میدهید زمان از دستتان خارج میشود؟ چه چیزی را در زندگی انجام داده اید که شما احساس خیلی خوبی نسبت به آن دارید؟ |
|
چه چیز ی برای شما ارزش محسوب میشود؟
چیست؟ (صداقت، عصبانیت، کار تیمی، رانندگی، چابکی، سرزندگی ، انعطاف پذیری و …) |
|
اهداف کوتاه مدت و بلند مدت شما جیست؟ | |
دوست دارید چگونه دیده شوید؟(خطی، در کانون توجه، متخصص، با اخلاق، خوش مشرب و …) | |
نقاط قوت اصلی شما چیست؟
نقاط ضعف شما چیست؟(نه به این خاطر که خودتان را سرزنش کنید یا در تلاش مداوم برای بهبود آنها باشید بلکه به این خاطر که هدف اصلی خود را روی نقاط ضعف خود قرار ندهید.) |
|
مردم چگونه شما را توصیف میکنند؟
|
|
مخاطبان اصلی شما چه کسانی هستند؟
با چه کسانی دوست دارید کار کنید یا برای چه کسانی کار کنید؟ |
|
رقیب های شما چه کسانی هستند؟ | |
چه چیزی باعث میشود که مخاطب شما را انتخاب کند و سراغ رقیب نرود؟ چه چیزی باعث ایجاد تفاوت در شما نسبت به رقیب میشود؟ | |
بیانیه ی پرسونال برند (مثال : من یک مربی بازاریابی هستم که مورد اعتماد کسب و کارهای کوچک که نیاز به مشاوره کسب و کار دارند ؛ هستم. من به آنها کمک میکنم که با یک مقدار مشخص بودجه اقدامات بازاریابی خود را با یادگیری، ترکیب و اجرای موثر استراتژی ها به نتایج بهتری دست پیدا کنند.) |
2- جایگاه یابی (positioning) پرسونال برندینگ (پخش و بهبود داستان برند)
برندهای شخصی افراد باید در ذهن مشتری حک شود و جایگاه آن در ذهن مشتری بماند. جایگاه یابی برند، به فعالیت های بازاریابی و ارتباطی یک برند با مخاطبان هدف خاص خود اشاره دارد.
پرسونال برندینگ بر ارتقا و ایجاد آگاهی از برند تمرکز دارد در این فرآیند نقاط قوت برند برجسته تر خواهد شد. که در نتیجه براساس نقاط قوت و مخاطب هدف خواستار این مزیت، جایگاه برند در بازار تعیین میشود به عبارتی دیگر جایگاه یابی براساس اولویت های مخاطبان خواهد بود اگر مزیت رقابتی ما ارزان بودن است در بخشی از بازار جایگاه داریم که قیمت پایین به عنوان اولویت اول است پس تبلیغ در بازاری که کیفیت اولویت است به معنای عدم آگاهی از جایگاه خود در بازار است و این کسب و کارها محکوم به شکست هستند.
برای پرسونال برندینگ، جایگاه یابی برند در طول ارائه ی و ایجاد آگاهی در ارتباط با خود به مخاطبان اتفاق میافتد. این اطلاعات میتواند به صورت کتبی و نوشتاری ، روش های غیر کلامی (شامل ظاهر و رفتار)، اطلاعات کلامی (اطلاعات در مورد خود) و اقدامات یا به اصطلاح رزومه (عملکرد) باشد. شبکه های اجتماعی نقش زیادی در برندینگ شخصی دارد.
در این بخش براساس ارزش های تعیین شده بایستی تصویر برند و قول ها و شعارهای برند مشخص شود تا براساس آن جایگاه برند شخصی را در بازار تعیین نمود برای این منظور میتوان از جدول زیر استفده نمود:
ارزش های کلیدی |
وضعیت | شخصیت | تصویر برند |
قول های برند |
1- نوآوری |
نقطه قوت -توانایی خلق ایده های خلاقانه
|
-کاملا مورد اعتماد -خوش اخلاق |
میخواهید با چه ویژگی شناخته شوید؟ |
محصولات و خدمات کاری (-کیفیت -دستاورد های جدید و مناسب -و ..) |
2
|
ضعیف |
ویژگی های کارمندان، دوستان و افرادی که آن |
تصویر شخصی: (مثلا با اعتماد بنفس) |
ارتباطات |
3 | تجربیات و تخصص ها
(-پردازش و آنالیز -بازاریابی ادغامی) |
ترجیح میدهدید شبیه چه کسی باشید؟ | تصویر مربوط به ارتباطات |
قدرت رهبری یا پیرو (به عنوان مثال : قدرت رهبری) |
3- ارزیابی پرسونال برند
پرسونال برندینگ درباره تصویر یک شخص در ذهن مخاطب است پرسونال برند هم مانند شرکت یا سازمان ، براساس نتیجه عمل میکند نتیجه های حاصل از اقدامات انجام گرفته برای دستیابی به یک هدف خاص. بنابراین ارزیابی عملکرد و نتیجه نقش مهمی در ساختن برند شخصی دارد. فردی که چهره حرفه ای قابل قبولی را از خود ساخته است قادر به رسیدن به اهدافش است. اما در صورت ایجاد ناسازگاری بین تصویری که هدف رسیدن به آن را دارد و تصویری که در ذهن مخاطبان وجود دارد ،این برند شکست خورده تلقی میشود.
همانطور که برند در حال ساخته شدن براساس رضایت مشتری است یکی از بنیادی ترین قسمت های برندینگ ارزیابی مداوم و پیوسته ی میزان دستیابی به اهداف اصلی برند است.
